دسته : -پژوهش
فرمت فایل : word
حجم فایل : 16 KB
تعداد صفحات : 9
بازدیدها : 190
برچسبها : دانلود تحقیق پیشینه تحقیق
مبلغ : 3900 تومان
خرید این فایلتحقیق با موضوع مفهوم تقوا در نهج البلاغه
مقدمه:
تقوا از رایجترین كلمات نهج البلاغه است. در كمتر كتابى مانند نهج البلاغه بر عنصر تقوا تكیه شده، و درنهج البلاغه به كمترمعنىومفهومىبهاندازهتقواعنایتشدهاست .
تقوا چیست؟
معمولاً چنین فرض مىشود كه تقوا یعنى «پرهیزكارى» و به عبارت دیگر تقوا یعنى یك روش عملى منفى، هر چه اجتنابكارى و پرهیزكارى و كنارهگیرى بیشتر باشد تقوا كاملتر است .
طبق این تفسیر اولاً تقوا مفهومى است كه از مرحله عمل، انتزاع مىشود، ثانیاً روشى است منفى، ثالثاً هر اندازه جنبه منفى شدیدتر باشد تقوا كاملتر است.
به همین جهت متظاهران به تقوا براى این كه كوچكترین خدشهاى بر تقواى آنها وارد نیاید از سیاه و سفید، تر و خشك، گرم و سرد اجتناب مىكنند و از هر نوع مداخلهاى در هر نوع كارى پرهیز مىنمایند.
شك نیست كه اصل پرهیز و اجتناب یكى از اصول زندگى سالم بشر است. در زندگى سالم، نفى و اثبات، سلب و ایجاب، ترك و فعل، اعراض و توجه توأم است. با نفى و سلب است كه مىتوان به اثبات و ایجاب رسید، و با ترك و اعراض مىتوان به فعل و توجه تحقق بخشید.
كلمه توحید یعنى كلمه «لا اله الا الله» مجموعاً نفیى است و اثباتى، بدون نفى ماسوا دم از توحید زدن ناممكن است. این است كه عصیان و تسلیم، كفر و ایمان قرین یكدیگرند، یعنى هر تسلیمى متضمن عصیانى و هر ایمانى مشتمل بر كفرى و هر ایجاب و اثبات مستلزم سلب و نفیى است: فمن یكفر بالطاغوت و یؤمن بالله فقد استمسك بالعروة الوثقى.
اما اگر نیروى روحانى تقوا در روح فردى پیدا شد، ضرورتى ندارد كه محیط را رها كند، بدون رها كردن محیط، خود را پاك و منزه نگه مىدارد.
اما اولاً پرهیزها و نفیها و سلبها و عصیانها و كفرها در حدود «تضاد» هاست. پرهیز از ضدى براى عبور به ضد دیگر است، بریدن از یكى، مقدمه پیوند با دیگرى است.
از این رو پرهیزهاى سالم و مفید، هم جهت و هدف دارد و هم محدود است به حدود معین. پس یك روش عملى كوركورانه كه نه جهت و هدفى دارد و نه محدود به حدى است، قابل دفاع و تقدیس نیست.
ثانیاً مفهوم تقوا در نهج البلاغه مرادف با مفهوم پرهیز حتى به مفهوم منطقى آن نیست. تقوا در نهجالبلاغه نیرویى است روحانى كه بر اثر تمرینهاى زیاد پدید مىآید و پرهیزهاى معقول و منطقى از یك طرف سبب و مقدمه پدید آمدن این حالت روحانى است و از طرف دیگر معلول و نتیجه آن است و از لوازم آن به شمار مىرود.
این حالت، روح را نیرومند و شاداب مىكند و به آن مصونیت مىدهد. انسانى كه از این نیرو بىبهره باشد، اگر بخواهد خود را از گناهان مصون و محفوظ بدارد چارهاى ندارد جز این كه خود را از موجبات گناه دور نگه دارد، و چون همواره موجبات گناه در محیط اجتماعى وجود دارد ناچار است از محیط كنار بكشد و انزوا و گوشهگیرى اختیار كند.
مطابق این منطق یا باید متقى و پرهیزكار بود و از محیط كنارهگیرى كرد و یا باید وارد محیط شد و تقوا را بوسید و كنارى گذاشت. طبق این منطق هر چه افراد اجتنابكارتر و منزوىتر شوند جلوه تقوایى بیشترى در نظر مردم عوام پیدا مىكنند.
اما اگر نیروى روحانى تقوا در روح فردى پیدا شد، ضرورتى ندارد كه محیط را رها كند، بدون رها كردن محیط، خود را پاك و منزه نگه مىدارد.
دسته اول مانند كسانى هستند كه براى پرهیز از آلودگى به یك بیمارى مسرى، به دامنه كوهى پناه مىبرند و دسته دوم مانند كسانى هستند كه با تزریق نوعى واكسن، در خود مصونیت به وجود مىآورند و نه تنها ضرورتى نمىبینند كه از شهر خارج شوند و از تماس با مردم پرهیز كنند، بلكه به كمك بیماران مىشتابند و آنان را نجات مىدهند. آنچه سعدى در گلستان آورده نمونه دسته اول است:
بدیدم عابدى در كوهسارى *** قناعتكردهازدنیابهغارى
چرا گفتم به شهر اندر نیایى *** كهبارىبندازدلبرگشایى؟
بگفت آنجا پریرویان نغزند *** چوگلبسیارشدپیلانبلغزند
منابع:
1ـ بقره/ 256
2ـ نهج البلاغه، خطبه 16
3ـ نهج البلاغه، خطبه 113
4ـ نهج البلاغه، خطبه 233
5ـ نهج البلاغه، خطبه 157
6ـ رجوع شود به كتاب گفتار ماه، ج اول، سخنرانى دوم، [یا به كتاب ده گفتار
7ـ اعراف/ 26 .
8ـ خطبه 233