دسته : -پژوهش
فرمت فایل : word
حجم فایل : 18 KB
تعداد صفحات : 29
بازدیدها : 180
برچسبها : دانلود تحقیق پیشینه تحقیق
مبلغ : 2000 تومان
خرید این فایلتحقیق تغییر و تحول در جمهوری اسلامی ایران
بخشهایی از متن:
كشور ایران در طول تاریخ شاهد تغییر و تحولات بسیاری بوده است. این تغییر و تحولات در دوران معاصر همپای دیگر نقاط جهان, از آهنگی شتابانتر برخوردار بوده است. از مهمترین موارد اخیر میتوان به نهضت مشروطه, ملیشدن صنعت نفت, انقلاب اسلامی و جنبش اصلاحات دوم خرداد اشاره كرد. اگرچه در تمامی این رخدادها, همه مردم ایران مشاركت نداشتهاند اما نتیجه حركت و تغییر, ”ملی“ بوده است و هدف از آن, گذار از وضعیت ناخوشایند موجود به وضعیتی بهتر بوده است.
تغییر و تحولات كوچكتر دیگری نیز در كشور رخ داده است كه بعضی از آنان دولتی, برخی گروهی, بعضی مذهبی, برخی ”بخشی“, و بعضی ملی بوده است. همپای این تغییرات, تحولات بینالمللی فراوانی نیز در محیط پیرامونی كشور رخ داده است كه دارای تاثیرات مستقیم و غیرمستقیم زیادی بر شرایط كشور بوده است: انقلاب صنعتی, مدرنیته, جنگ جهانی اول و دوم, جنگ سرد, پیشرفت گسترده علوم و فناوری, انقلاب اطلاعات و ارتباطات, جهانیشدن و جهانیسازی, پایانیافتن جنگ سرد و شكلگیری نظم نوین جهانی, و ظهور پست مدرنیسم.
اما آنچه باید اذعان داشت اینست كه همواره برآیند این تغییر و تحولات ملی و بینالمللی, مثبت و در جهت رشد و تعالی كشور نبوده است. نبود رشد فرهنگی كافی همواره باعث شده است تا جامعه و حكومت نتوانند منصفانه, اتفاقات گذشته را نقد كرده و عملكرد فعلی خود را ارزیابی نمایند. نتیجه این مشكل, حركت در جهت نادرست برای سالیان متمادی بوده است بطوریكه تنها راهحل برونرفت از شرایط حاكم, ایجاد تحول یا انقلاب گردیده است. از آنجاییكه این رخدادها نیز معمولاً شدید و همراه با هیجان و احساسات گسترده بوده است و فكر كافی و مناسب برای بعد از آن نشده بوده است, نتیجهای مناسب در پی نداشته است.
...
روحیه امنیتی، دفاعی و حماسی ایران برای برقراری صلح و امنیت در منطقه فراهم است، یعنی نیروهای مسلح و نظامی ایران این پتانسیل را دارند كه مأموریتهای صلح جویانه و امنیتی را در بیرون از مرز خود تأمین و برقرار نمایند.
مدیریت و رهبری سیاسی كه دارای دو بعد سیاست خارجی و دیپلماسی میباشد. سیاست خارجی همان چیزی است كه رهبری تعیین می كنند ، به این معنی كه خطوط و سیاستهای كلی را در سیاست خارجی ترسیم می نمایند.
دیپلماسی یعنی مدیریت كردن روابط خارجی بر اساس این سیاستها یا اجرایی كردن سیاستهای خارجی كه بیشتر به صورت كلی، مبهم و تئوریك هستند. لذا سیاست خارجی با دیپلماسی تفاوت اساسی دارد. چه بسا سیاست خارجی در ایران خوب بوده اما دیپلماسی ضعیف، توانایی تحقق آن سیاستها را نداشته است.
بنابراین ایران با داشتن این چهار ویژگی میتواند به قدرت منطقهای تبدیل شود بستر كار نیز فراهم است. مانند حضور هوایی آمریكا را حضور بسیار اساسی و استراتژیك بدانیم مخصوصاً در شرایط امروز آمریكاییها پایگاههای هوایی خود را از عربستان بیرون كشیدند و در یك نوار باریك خلیج فارس و در یك منطقه نا امن افغانستان و عراق ساكن كردند.
در طول تاریخ روابط سیاسی ایران با كشورهای دیگر، روابط با آلمان همواره از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. از زمان بیسمارك و سفر ناصرالدین شاه قاجار به آلمان تاكنون، رابطه دوستی بین ایران و آلمان تقریباً بدون وقفه تداوم داشته است. در عین حال روابط اقتصادی بین دو كشور نیز تا اندازه ای گسترش یافته است به طوری كه امروزه در حدود 30 درصد از توان صنعتی ایران بر پایه ی فن آوری آلمان قرار دارد. در طول جنگ جهانی دوم روابط دوستانه تهران – برلین به موضوع مورد توجه جهانی مبدل شد و مخالفتهایی را از جانب متفقین برانگیخت كه در نتیجه آن بخشی از خاك ایران در سال 1941 به وسیله ی اتحاد جماهیر شوروی و بریتانیا به تسخیر درآمد. بعد از سال 1324 شمسی (1945 میلادی)، ایران همچون بخش اعظم آلمان، در كنترل متفقین باقی ماند. پس از انقلاب اسلامی در سال 1357 ایران توانست از سلطه آمریكا آزاد شود، اما در طول جنگ با عراق در سالهای (1357تا1368) – كه از سوی عراق آغاز شد – ایران با مشكلات جدید بسیاری مواجه گردید. در چنین برهه ی دشواری، آلمان تنها میانجی دیپلماتیك غربی ایران باقی ماند.
با روی كار آمدن دولت آقای هاشمی رفسنجانی و پذیرفته شدن آتش بس بین تهران و بغداد در سال 1368، دوره ای در تاریخ ایران آغاز گردید كه شاخصه ی آن بازسازی در داخل به همراه تحكیم روابط خارجی بود. در همان زمان، و در سال 1369 آلمان شرقی و غربی بار دیگر با هم متحد شدند و این واقعه تاریخی، آلمان را قادر ساخت تا حداقل به صورت رسمی استقلال خود را (متعاقب گفتگوهای چهار به علاوه دو، كه در آن قدرتهای متفق استقلال را به آلمان و برلین به مثابه ی یك كل بازگرداندند)، بازیابد. در این زمان رابطه بین ایران و آلمان از اهمیت فراوانی برخوردار بود، زیرا بعد از چند دهه، اكنون دو كشور قادر بودند تا نوع جدیدی از رابطه را بنیاد نهند.
با این دو تحول مهم در ایران و آلمان زمینه ی جدید ارتقا روابط دو جانبه فراهم شد. روابط دیپلماتیك بین دو كشور آن چنان قوتی یافت كه در سالهای 1369 تا 1375 بیش از 300 هیئت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، قضایی و پارلمانی ایرانی و آلمانی در سطوح مختلف، بین دو كشور مبادله شدند كه شامل تقریباً نیمی از وزیران كابینه های ایران و آلمان نیز می شد. چنانچه آلمان و ایران پس از انقلاب، برای نخستین بار كمیسیونهای مشتركی را در زمینه های: اقتصادی، محیط زیست، حمل و نقل، فرهنگی و پارلمانی ایجاد كردند. حجم تجارت بین دو كشور به رقم بی سابقه ای در حدود ده میلیارد مارك رسید. وزیر اطلاعات ایران، علی فلاحیان، و همتای آلمانی او برای نخستین بار در سالهای 1371 و 1372 از كشورهای یكدیگر دیدار كردندو بنای روابط اطلاعاتی بین دو كشور را پایه گذاری نمودند. در تمام نشستهای سران كشورهای صنعتی در این دوره، آلمان قطعنامه های بر ضد ایران را كه (از سوی ایالات متحده پیشنهاد می شد.) رد كرده و یا می كوشید لحن آن را ملایم تر كند. در طول دوره ای كه ایران از بحران بدهی خارجی رنج می برد، به ویژه در سال 1373 كه این كشور دستخوش شدیدترین بحران اقتصادی بین المللی خود در بعد از انقلاب اسلامی شد، آلمان با زمان بندی مجدد برنامه ی بازپرداخت میلیاردها مارك بدهی تهران، رهبری كشورهای غربی در حمایت از تهران را بر عهده گرفت. از اوایل دهه 1369، برای نخستین بار پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سران ایران و آلمان به طور منظم با یكدیگر تماس گرفته و در مورد مسائل مهم منطقه ای و بین المللی تبادل نظر می كردند.
خرید و دانلود آنی فایل